پاسخ به یک شبهه

مدتی پیش مطلبی دیدم که از دیدن آن بسیار تعجب کردم که عنوان آن این بود: «شهادت مقلدین توسط شراب» و ذیل این عنوان چنین مطلبی آمده بود: «در مذهب مقلدین حنفی: مَنْ شَرِقَ بِالْخَمْرِ فَمَاتَ فَهُوَ شَهِیدٌ: کسی شراب بنوشد و در گلویش گیر کند و بمیرد، شهید است». (رد المحتار/6/ 437)

بنده وقتی به آدرس داده شده مراجعه کردم این جمله و عبارت را دیدم اما برخلاف آن چیزی بود که گفته شده بود! در واقع کسی که این مطلب را نقل کرده بود عبارت علامه ابن عابدین را قیچی کرده و دست به خیانت علمی زده بود.

اما پاسخ به این شبهه:

قبل از این که به بررسی این شبهه بپردازم باید بگویم: علامه ابن عابدین رحمه الله یکی از علمای بزرگ احناف است و کتاب «رد المحتار على در المختار» که شرح «تنویر الابصار» می باشد یکی از کتب این عالم  فقیه حنفی مذهب می باشد و جزء کتب معتبر مذهب احناف به شمار می رود. علامه ابن عابدین در این کتاب به بررسی مسایل زیادی پرداخته است و مطالبی را از علمای مختلف مذاهب پیرامون مسایل مختلفی نقل کرده است؛ لذا تمام مسایلی که در این کتاب مطرح شده نظر همه ی علمای حنفی و قول مفتی به مذهب احناف نیست بلکه برخی مطالب این کتاب نقل قول های سایر مذاهب و علما می باشد.

حال با توجه به این توضیح به بررسی این شبهه می پردازم:

علامه ابن عابدین در کتاب «رد المحتار» بحثی را با این عنوان «مَطْلَبٌ الْمَعْصِیَةُ هَلْ تُنَافِی الشَّهَادَةَ ؟» آورده و به بررسی این مساله  که کسی در هنگام انجام گناه بمیرد، آیا آن شخص شهید هست یا نه، پرداخته است و ذیل این عنوان سخنی را از قول شیخ «علی أُجهوری» آورده و گفته است: «ثُمَّ نَقَلَ عَنْ بَعْضِ شُیُوخِهِ أَنَّهُ یُؤْخَذُ مِنْهُ أَنَّ مَنْ شَرِقَ بِالْخَمْرِ فَمَاتَ فَهُوَ شَهِیدٌ...»: (شیخ أجهوری از برخی استادهای خودش نقل کرده است، هرکس به وسیله ی شراب خفه شود و بمیرد، آن شخص شهید است...).

و جالب است بدانید که شیخ «علی أُجهوری» که علامه ابن عابدین این سخن را از ایشان و ایشان از برخی اساتیدش نقل کرده است، یکی از علما و فقهای مالکی مذهب و از علمای اهل حدیث می باشد. (الأعلام/ زرکلی /5/ 13)

اما متاسفانه شخصی که چنین متنی را منتشر کرده بود این مساله و سخن را به مذهب احناف و پیروان آن نسبت داده بود؛ در حالی که علامه ابن عابدین در مورد این مساله سخن یکی از علمای مالکی را نقل کرده بود و این نظر و فتوای احناف نبود!

خلاصه: هرگز علمای حنفی چنین سخنی نگفته و چنین فتوایی نداده اند که «هرکس به وسیله ی نوشیدن شراب خفه شود و بمیرد شهید است» و این مطلب را تنها ابن عابدین در کتاب خویش آن هم از قول یکی از علمای مالکی که ایشان هم از برخی اساتید خودش نقل کرده است، آورده است که حتی خود همه ی علما و فقهای مالکی چنین چیزی را قبول ندارند و به عبارتی می توان گفت این سخن یا فتوا یک قول شاذ و مردودی است که هیچ یک از مذاهب اسلامی به آن فتوا نداده است.

در پایان از آن دسته افرادی که حال به هر اسمی در فضای حقیقی یا مجازی و با هر روش غیر علمی و اخلاقی تلاش می کنند که مذاهب اسلامی را مخدوش کنند، تقاضا دارم دست از این عوام فریبی ها دست بردارند و به دنبال اقوال شاذ و مردودی که در حاشیه و پاورقی های کتاب های فقهی آمده است نباشند تا این گونه به وسیله ی دروغ پردازی پیروان مذاهب را نسبت به مذهب شان بدبین و ایجاد اختلاف و ناهنجاری کنند.

چرا قرآن به جای فعل ماضی از مضارع استفاده کرده است؟

*طرح شبهه: در این آیه «وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن صَیَاصِیهِمْ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا» (احزاب/26): (و کسانى از اهل کتاب را که مشرکان را پشتیبانی کرده بودند از دژهایشان به زیر آورد و در دلهایشان هراس افکند گروهى را می کشید و گروهى را اسیر می کنید) که در مورد ریشه کنی یهودیان بنی قریظه است که بعد از جنگ در تأیید رفتار محمد نازل شده است و این آیه چون در مورد گذشته است و از گذشته سخن می گوید، طبعا باید افعال استفاده شده همگی به زمان ماضی باشند اما محمد در ابتدای این آیه از سه فعل ماضی و در آخر آیه از دو فعل مضارع (آینده) استفاده کرده است و این برخلاف قواعد دستوری است.

*پاسخ به این شبهه: در قرآن افعال به شش حالت تغییر می کنند و جاگزین افعال دیگر می شوند که یکی از آن حالت ها این است که گاهی اوقات فعل مضارع جاگزین فعل ماضی می شود.

در زبان عربی گاهی اوقات برای این که حادثه یا کاری که در زمان گذشته اتفاق افتاده است را به تصویر بکشند و آن را تجسیم کنند به طوری که گویا آن کار یا حادثه در حال حاضر و در مقابل چشم خواننده یا شنونده در حال به وقوع پیوستن است، از فعل مضارع استفاده می شود.

ابن اثیر در مورد این مساله می گوید: «بدان که استفاده کردن از فعل مضارع در خبردادن از کاری که در گذشته اتفاق افتاده است بسیار بلیغ‌تر و رساتر از این است که از فعل ماضی استفاده شود؛ چرا که فعل مضارع حالت آن کاری که در آن لحظه اتفاق افتاده را بیان می کند و آن تصویر را زنده می کند به طوری که گویا شنونده آن سخن را در همان لحظه مشاهده می کند در حالی که فعل ماضی چنین قابلیت و ویژگی را ندارد». (المثل السائر فی أدب الکاتب والشاعر/ ج2/ ص 145)

برهمین اساس در آیه 26 سوره احزاب از دو فعل مضارع «تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ» استفاده شده است تا به این وسیله خداوند آن اتفاق مهم و قدرت خویش را برای شنونده و خواننده به تصویر بکشد و از طرفی به مسلمانان بفهماند که مانند چنین اتفاقی در آینده هم اتفاق خواهد افتاد.

بنابراین استفاده از فعل مضارع در این حالت که خارج از روش معمول و سیاق کلام است، باعث به وجود آمدن دو حالت می شود:

اول: دلالت صرفی فعل که بر زمان حال یا آینده دلالت دارد.

 دوم: دلالت سیاقی فعل که اشاره به زمان گذشته می‌کند.

که جمع این دو حالت باعث ایجاد زمانی به نام «گذشته حاضر» می شود که این زمان چنانچه گفته شد، فعلی را که در گذشته اتفاق افتاده است را به زمان حاضر می‌آورد و در مقابل چشم شنونده یا خواننده قرار می دهد به طوری که گویا آن فعل هم اکنون در حال جریان است و یا دوباره اتفاق می افتد و تکرار خواهد شد که این روش بیان در آیات بسیاری از قرآن کریم و حتی اشعار قدیمی عرب به چشم می خورد که یکی از انواع بلاغت کلام به شمار می رود و این جایگزینی ها (استفاده از فعل مضارع به جای فعل ماضی) بیانگر گوشه ای از بلاغت و اعجاز بیانی قرآن کریم می باشد که چگونه با تصرف در زمان افعال و جابه‌جایی و در به‌ کارگیری آنها به بیان مقاصد و اهداف خود می‌پردازد.
برهمین اساس برخی از مترجمین قرآن دو فعل «تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ» را به «کشتید و اسیر کردید» ترجمه کرده اند چون این قسمت آیه «قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا» به صورت جمله حالیه آمده است لذا این جمله حالیه به صورت ماضی (گذشته) ترجمه و معنا می شود و تجزیه و ترکیب این آیه به صورت زیر است:  

«فریقا» = مفعول مقدم فعل «تقتلون»

«تقتلون» = حال منصوب و جمله مفسره یعنی در محل نصب حال از ضمیر «قلوبهم»

«تاسرون فریقا» = معطوف است و به جمله قبلی عطف می شود.

بنابراین ترجمه ی صحیح آیه به این شکل است: «خداوند کسانی از اهل کتاب (بنی قریظه) که احزاب را پشتیبانی کرده بودند از دژهایشان پائین کشید و به دل هایشان ترس و هراس انداخت، گروهی را کشتید و گروهی را اسیر کردید».

پس با توجه به این توضیحات در این آیه اشتباهی وجود ندارد بلکه در ذهن کسانی که از اسلوب قرآن و زبان عربی آگاهی ندارند چنین اشتباهی به وجود آمده است.

پاسخ به شبهاتی پیرامون آیات قرآن

همواره اسلام ستیزان با طرح شبهات پیرامون مسایل مختلف در تلاش هستند اسلام را مخدوش کرده و جلوی پیشرفت اسلام را بگیرند اما غافل از آن که صاحب این دین یعنی الله متعال از این دین حفاظت می کند.

یکی از اهداف دشمنان اسلام این است که آنها می خواهند با طرح شبهات، قرآن را کتابی غیرآسمانی جلوه دهند لذا پیش خودشان ایرادهای نحوی و صرفی از قرآن می گیرند و از جمله بندی های قرآن انتقاد می کنند در حالی که این سخنان شان کاملا اشتباه هست و حکایت از ناآگاهی آنها از علوم و قواعد زبان عربی و همچنین از آیات قرآن دارد.

چون معمولا کسانی که این شبهات را مطرح می کنند و آن را در قالب متن در فضای مجازی پخش می کنند، زبان عربی را با زبان فارسی مقایسه کرده اند که این اشتباه بزرگی است که در نتیجه خود و افراد زیادی را دچار انحراف و گمراهی کرده اند در حالی که قواعد و دستور زبان عربی با فارسی کاملا متفاوت است و در زبان عربی ظرافت های خاصی وجود دارد که در سایر زبان ها یافت نمی شود به همین جهت زبان عربی کامل ترین زبان دنیا می باشد.

دانشگاه هاروارد که یکی از عالی ترین و بهترین دانشگاه های امریکا و دنیاست که بهترین پژوهش ها و تحقیقات در این دانشگاه صورت می گیرد و نخبه های زیادی از سراسر دنیا در این دانشگاه تحصیل کرده و می کنند، اعلام کرده است: براساس تحقیقاتی که این دانشگاه انجام داده، کامل ترین زبان دنیا زبان عربی است.

این چیزی است که امروزه دانشمندان و نخبه های جهان به آن رسیده اند اما باید دانست که زبان عربی از همان ابتدا نسبت به زبان های دیگر کامل و برتر بوده که این زبان در عصر رسول الله و با نزول قرآن به اوج خود رسید تا جایی که خداوند متعال، ادباء و شعراء آن زمان که در فصاحت و بلاغت به اوج خود رسیده بودند را به مبارزه طلبید و آنها با آن همه ادعا از آوردن مثل قرآن عاجر شدند و بسیاری از شعراء و ادباء زمانی که آیات قرآن را برای اولین بار می شنیدند ایمان می آوردند چون آنها می دانستند که این سخن و کلام نمی تواند از سوی بشر آن هم محمد صلی الله علیه و سلم که سواد خواندن و نوشتن را هم ندارد، آمده باشد.

اما متاسفانه برخی افراد که نسبت به این زبان ناآگاه هستند به آیات قرآن ایراد گرفته و سخنان باطلی را می گویند در حالی که این انتقادات و ایردهای آنها از روی جهل و نادانی است که هیچ جایگاه علمی ندارد. به همین منظور تصمیم گرفتم به بررسی این شبهات که خیلی مطرح می شود و از آن سوال می شود، بپردازم و به آنها پاسخ دهم.

نقد عملیات انتحاری

امنیت و آرامش نعمت بزرگی است که وجود آن در جامعه سبب می شود انسان ها زندگی آرام و مطلوبی داشته باشد همچنین مسلمانان و حتی غیرمسلمانان در سایه ی امنیت و آرامش می توانند به عبادت و برگزاری مراسم های مذهبی و دینی شان بپردازند.

اما متاسفانه چند سالی است در دنیا شاهد صحنه هایی دلخراش و غیرانسانی هستیم. شاید در رسانه ها دیده و یا شنیده باشیم که فردی در یک عملیات انتحاری مسجد یا فرودگاه یا مترو و یا مکان عمومی را منفجر کرد و خودش و تعدادی افراد بی گناه را به خاک وخون کشید.

آری متاسفانه در دنیا به ویژه در کشورهای اسلامی مثل عراق، سوریه، یمن، افغانستان، پاکستان، ترکیه و... شاهد چنین اتفاقاتی هستیم که افرادی جاهل با آموزش دیدن در سازمان ها و گروه های تروریستی که خود را به ظاهر منتسب به دین اسلام هم می دانند، دست به چنین عملیاتی می زنند و این چنین جوامع اسلامی و دنیا را ناآرام و ناامن می کنند و سبب تفرقه و جدایی مسلمانان و متنفر شدن غیرمسلمانان از دین اسلام می شوند.

برخی از رسانه ها این نوع عملیات را به دو گروه بزرگ مسلمانان یعنی شیعه و سنی نسبت می دهند اما باید بدانیم که هیچ مسلمانی به خودش چنین اجازه ای نمی دهد که مسجدی را با نمازگزارانی که برای عبادت پروردگار آمده اند یا مکانی را که افراد بی گناه در آن حضور دارند منفجر کند زیرا اسلام و تعالیم اسلامی چنین اجازه ای به آنها نداده است.  ادامه مطلب ...

آلبانی و تضعیف احادیث بخاری و مسلم

چند روز پیش مطلبی خواندم که در آن مطلب آمده بود: کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم اصح الکتب هستند و همه ی علما این را قبول دارند اما آلبانی بر خلاف محدثین و علما برخی از احادیث بخاری و مسلم را ضعیف می داند و برای این ادعا هم چند تا حدیث از بخاری و مسلم با تحقیق آلبانی آورده بودند که در نگاه اول خواننده گمان می کرد که واقعا این مطلب درست است و آلبانی برخی احادیث صحیح بخاری و صحیح مسلم را ضعیف می داند. به همین جهت تصمیم گرفتم به شبهات و دلایل این دسته از افرادی که در مورد آلبانی چنین گمان می کنند بنویسم.  ادامه مطلب ...

آیا مال و ثروت بد است؟

یکی از منزل گاه های انسان دنیاست. انسان پس از گذراندن زندگی در رحم مادر پا به دنیا گذاشته و چند روزی را در این آنجا زندگی می کند. الله متعال در دنیا به انسان نعمت های گوناگون و زیادی داده است تا انسان با استفاده و مشاهده این نعمت ها بتواند پروردگار و خالق خویش را شناخته و او را هرچه بهتر و بیشتر عبادت کند و یکی از نعمت های مهمی که خداوند در دنیا به برخی انسان ها ارزانی می کند، مال  و ثروت است.

ثروت نعمتی است که برخی آن را بد و برخی آن را خوب می دانند. حال قصد دارم در این پست به بررسی این مساله بپردازم که نظر اسلام و قرآن در مورد مال و ثروت چیست؟

(به ادامه مطلب بروید)

  ادامه مطلب ...

آیا امام ابوحنیفه دچار کفر شده است؟

برخی علما در کتب شان نسبت به امام ابوحنیفه رحمه الله جرح هایی را وارد کردند که در این اقوال روایتی وجود دارد که شاید ذهن برخی از خواننده ها و طلاب را به خود مشغول کرده و می کند و آن روایتی است که: عبد الله بن أحمد رحمه الله در «السنة/ ج1/ ص204» و فسوی رحمه الله در«المعرفة والتاریخ/ ج2/ ص791» روایت کرده اند که متن روایت این است: «سفیان الثوری یقول: استتیب أبو حنیفة من الکفر مرتین»: (سفیان ثوری می گوید: از ابوحنیفه دو بار خواسته شد که از کفر توبه کند).

 

پاسخ به این روایت:

این سخن مجهول و نامعلوم است زیرا:

*در این روایت نوع کفری که از ایشان خواسته شده است توبه کند ذکر نشده است. چون اگر امام ابوحنیفه مرتکب به کفر یا انحراف اعتقادی که سبب خارج شدن ایشان از دین شده است حتما علمای اسلام در طول تاریخ  آن را بیان و مورد نقد و بررسی قرار می دادند.

*بی شک امام ابوحنیفه رحمه الله یکی از امامان اهل سنت و یکی از رهبران مذاهب اسلامی است که پیروان زیادی هم دارد و مورد قبول مسلمانان است که در برخی مسایل به سخن ایشان اعتماد و استناد کرده می شود و دو کتاب "فقه الاکبر" و "عقیدة الطحاویة" که در آنها مسایل اعتقادی بیان شده است و منسوب به ایشان است و از ایشان نقل شده است، مورد تأیید علما و مذاهب اسلامی است.

به همین دلیل می توان گفت که امام ابوحنیفه مرتکب به کفری نشده است.

خلاصه: اگرچه برخی محدثین امام ابوحنیفه را در نقل احادیث مورد جرح قرار داده اند و یا برخی فتواهای ایشان مورد پذیرش علما و حتی شاگردان ایشان نیست اما این به این معنا نیست که امام ابوحنیفه را به کفری که سبب مرتد شدن و خارج شدن ایشان از دین اسلام می شود، متهم کرد.

آیا بین حدیث متواتر و خبر واحد فرقی وجود دارد؟

احادیث و سخنان رسول الله صلی الله علیه و سلم به دو صورت به ما رسیده است:

*به صورت متواتر

*به صورت خبرواحد

تذکر: علما و محدثین تعاریف گوناگونی از حدیث متواتر و خبرواحد کرده اند که جهت اطلاعات بیشتر می توانید به کتب اصول فقه و مصطلح الحدیث مراجعه کنید.

(به ادامه مطلب بروید)

ادامه مطلب ...