آیا اخلاق با قدرت قابل جمع هستند؟

سوال: از منظر دینی آیا اخلاق با قدرت قابل جمع است؟
پاسخ: بله قابل جمع هستند. برای روشن شدن این مطلب به این مثال توجه کنید:
خداوند در قرآن در بحث قصاص می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَرَحْمَةٌ» (بقره/178): «ای کسانی که ایمان آورده اید! در مورد کسی که کشته می شود، قصاص بر شما فرض شده است! آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن است. پس اگر کسی (از جنایتش) از ناحیه برادر (دینی) خود ، گذشتی شد (و یکی از صاحبان خون بها کشنده را بخشید ، و یا حکم قصاص تبدیل به خون بها گردید ، از سوی عفو کننده) باید نیک رفتاری شود و ( سختگیری و بدرفتاری نشود ، و از سوی قاتل نیز به ولی مقتول) پرداخت (دیه) با نیکی انجام گیرد (و در آن کم و کاست و سهل انگاری نباشد). این (گذشت از قاتل و اکتفاء به دیه مناسب) تخفیف و رحمتی است از سوی پروردگارتان».
همان طور که ملاحظه کردید خداوند در مورد برخورد با قاتل دو راه را به خانواده ی مقتول پیشنهاد می کند:
1- قصاص کنند.
2- دیه بگیرند و قاتل را ببخشند.
شاید در یک نگاه این طور تصور شود که اگر در اینجا خانواده ی مقتول قصاص کنند از موضع قدرت استفاده کرده و اگر ببخشند از موضع اخلاق استفاده کرده اند! اما از طرفی دیگر و از آنجایی که دین ما دین اخلاق هست حتی اگر قصاص هم بکنند برخلاف موازین اخلاقی عمل نکرده اند.
بنابراین می توان گفت قدرت و اخلاق از نگاه دینی قابل جمع هستند و در  آیات و احادیث توصیه شده است که مومنین همواره با اخلاق باشند و حتی هنگام داشتن قدرت و استفاده ی از آن، باید موارد اخلاقی را رعایت کنند تا به کسی ظلم نشود.
والله اعلم و بالله التوفیق

چرا خداوند انسان ها را از ابتدا مسلمان خلق نمی کند؟

سوال:  چرا خداوند فردی را از اول کافر خلقش می کند؟ خداوند می داند که این کافر می شود! اگر مسلمان زاده خلقش می کرد مسلمان می شد! حالا چه نیازی به عذاب دادن و پاداش خوب است؟ از همون اول می توانست این کفار را مسلمان زاده خلق کند تا هنگامی که بزرگ شد مسلمان بمانند و به بهشت بروند.
پاسخ: جواب این سوال را در دو نکته مختصرا می دهم:
1- خداوند هیچ کسی را کافر خلق نمی کند بلکه هرکس را براساس فطرت پاک می آفریند و این انسان ها هستند که تصمیم می گیرند چه راهی را انتخاب و زندگی کنند.
خداوند متعال در قرآن می فرماید: «فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا». (روم/30)
توضیح: اسلام دین فطرت است که خداوند تمام انسان ها را مطابق فطرت خلق کرده است.
و در حدیثی رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: «ما مِنْ مَوْلودٍ إلا یُولَدُ على الفِطْرَةِ فأبَوّاهُ یُهَوِّدانِهِ أویُنَصِّرانِهِ أوْ یُمَجِّسَانِهِ»: «هر نوزادی بر فطرت سالم (اسلام) به دنیا می آید اما والدینش او را یهودی، نصرانی یا مجوسی (زرتشتی) می کنند».
2- این تفکر که مطلقا هرکس مسمان است بهشتی است و هرکس کافر است جهنمی است اشتباه است! کسی که بهشتی باشد بر انجام اعمال بهشتیان توفیق پیدا می کند تا زمانی که در همین حالت از دنیا می رود پس خداوند او را وارد بهشت می کند و کسی هم که جهنمی باشد کارهای اهل جهنم را انجام می دهد تا زمانی که در همین حالت می میرد.
در حدیثی رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیَعْمَلُ عَمَلَ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فِیمَا یَبْدُو لِلنَّاسِ، وَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ وَإِنَّ الرَّجُلَ لَیَعْمَلُ عَمَلَ أَهْلِ النَّارِ، فِیمَا یَبْدُو لِلنَّاسِ، وَهُوَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ»: «گاهى انسانى به حسب ظاهر کارهایى را انجام مى دهد که کار اهل بهشت است ولى در حقیقت او اهل دوزخ مى باشد، برعکس گاهى بر حسب ظاهر کارهاى اهل دوزخ را انجام مى دهد امّا در حقیقت اهل بهشت است».
توضیح: هر شخص نباید به عمل خود مغرور باشد و خود را اهل بهشت معرفى نماید از طرف دیگر هرچند گناهکار هم باشد نباید از رحم خدا مأیوس شود چون تا دم مرگ در توبه به روى همه باز است و رحم خدا بالاتر و بیشتر از گناه بندگان است و هر وقت انسان با نیّت خالص توبه کند خداوند همه گناهانش را مورد عفو قرار مى دهد.
بنابراین خداوند به اجبار کسی را وادار به انجام عمل اهل بهشت یا اهل جهنم نمی کند بلکه افراد با انجام کارهایی که در دنیا می کنند، بهشتی یا جهنمی بودن آنها معلوم می شود اگرچه سرنوشت آدم ها را حتی قبل از خلقت، خداوند می داند ولی این دانستن او دلیل جبر و اجبار نیست. زیرا:
1- افراد چنین جریانی را نمی دانند و خودشان باور دارند که این کار را با اختیار و تصمیم خود گرفته اند.
2- اگر بنا را بر جبر بگذاریم، آن وقت همه ی نظام اعتقادی فرو می ریزد و دیگر برنامه ی پاداش و عذاب و ارسال پیامبران، همه بیهوده و بی معنی و ظالمانه می شود.
پس وقتی که خداوند اختیار تغییر در باور و عمل خود را به بنده نداده باشد، چرا پیامبری می فرستد تا او را بیدار و آگاه کند؟ و چرا اگر اطاعت نکرد، عذابش می دهد؟ این کار از حکیمی چون خداوند متعال به دور است.
بنابراین اگرچه بسیاری از جوانب وجود ما همچون: خلقت، جنسیت، عمر، وطن و... جبری و خارج از اختیار ماست، اما هیچکدام از این ها مورد سؤال قرار نمی گیرند و سبب پاداش یا عذابی نمی شوند بلکه آن قسمت از وجود انسان مورد سؤال و عذاب قرار می گیرد، اندیشه و باور اوست که عمل افراد هم از آن سرچشمه می گیرد.

والله اعلم و بالله التوفیق

طلاق دادن در ذهن

سوال: اگرکسی که با زن خود مشکل دارد اما لفظ طلاق رو به زبان نمی آورد ولی تو فکر وخیال میگه (به قول عوام در دل) آیا طلاق واقع می شود؟
پاسخ: طلاق زمانی واقع می شود که شخص لفظ طلاق را بر زبان جاری کند و یا با الفاظ کنایه (مثلا بگوید: از خانه ی من بیرو شو و... که قصدش از این جملات و الفاظ کنایه، طلاق باشد) طلاق دهد که در این صورت طلاق واقع می شود.
اما آنچه در ذهن و یا در دل می آید سبب وقوع طلاق نمی شود.
رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَجَاوَزَ عَنْ أُمَّتِی مَا حَدَّثَتْ بِهِ أَنْفُسَهَا مَا لَمْ تَعْمَلْ أَوْ تَتَکَلَّمْ»: «الله متعال از امت من در مورد آنچه به دلش می آید را بخشیده است؛ مگر آن که آن را انجام دهد و یا به زبان بیاورد».

والله اعلم و بالله التوفیق

حکم خواندن نماز هنگام شروع شدن نماز جماعت

سوال: فردی در مسجد شروع به خواندن نماز فرض می کند، که نماز با جماعت شروع می شود. حال سوال این است که آیا شخص نماز فرض خود را ادامه بدهد یا ترک کند؟
پاسخ: زمانی که نماز جماعت شروع می شود خواندن هیچ نمازی جز همان نمازی که شروع شده است جائز نیست لذا شخص نمازش را قطع کند و به جماعت بپیوندند.
چون رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی می فرماید: «إِذَا أُقِیْمَتِ الصَّلاةُ فَلَا صَلَاةَ إِلَّا الْمَکْتُوْبَةَ»: «هرگاه نماز فرض اقامه شد هیچ نمازی غیر از آن جایز نیست».
اما اگر نماز جماعت شروع شده، در حالى که شخص مشغول خواندن نماز نفلی است در این صورت اگر از رکوع بلند نشده است، نمازش را قطع کرده و به جماعت بپیوندد اما اگر رکعت اول را خوانده است، نمازش را بسیار کوتاه کند و به جماعت بپیوندد.

والله اعلم و بالله التوفیق

چرا شیطان آفریده شد تا انسان را گمراه کند؟

 سوال: چرا خداوند شیطان را خلق کرده تا انسان را گمراه کند؟ میتوانست اصلاً خلق نکند تا هیچ شخصی گمراه نشود.
پاسخ:
1- هیچ کس جز خود انسان سبب گمراهی و باعث بهشتی یا جهنمی شدن او نمی‌شود.
خداوند در قرآن می فرماید: «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى» (نجم/ 39،40،41): «و این که برای انسان پاداش و بهره ای نیست جز آنچه خود کرده است و برای آن تلاش نموده است و این که قطعاً سعی و کوشش او دیده خواهد شد سپس (در برابر کارش) سزا و جزای کافی داده می شود».
2- خداوند متعال نه برای هدایت به پیامبران سلطه‌ای داده است و نه برای گمراه کردن به ابلیس و سایر شیاطین از جن و انس، سلطه‌ای داده است، پس نه کسی می‌تواند به زور سلطه، قدرت و جبر هدایت کند و نه کسی می‌تواند به زور گمراه کند.
خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: «فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ» (غاشیه/21،22): « تو پند و اندرز بده و (مردم را به وظائف شان) یادآوری کن. چرا که تو تنها پند دهنده و یادآوری کننده ای و بس. تو بر آنها چیره و مسلّط نیستی (تا ایشان را به ایمان واداری).
و در مورد شیاطین می فرماید: «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ» (نحل/ 99 و 100): «بی گمان شیطان هیچ گونه تسلّطی بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان تکیه می کنند، ندارد. بلکه تنها تسلّط شیطان بر کسانی است که او را به دوستی می گیرند و به واسطه او شرک می ورزند».
بنابراین کار شیاطین فقط وسوسه و دعوت به باطل می‌باشد اما توجه یا عدم توجه به وسوسه و نیز پذیرش یا عدم پذیرش دعوت به باطل کاملاً در اختیار انسان می‌باشد و اگر در مورد وسوسه دقت و بررسی بیشتری شود متوجه می‌شویم که این وسوسه الزاماً کار ابلیس و شیاطین نمی‌باشد بلکه یک ریشه درونی هم دارد و آن نفس انسان است و حتی جامدات نیز می‌توانند برای نفس انسان وسوسه انگیز باشند. چیزهایی مثل: قدرت، شهوت، ثروت و... وسوسه‌انگیز هستند و شیاطین نیز از طریق نفس اماره وارد می‌شوند.

والله اعلم و بالله التوفیق

چرا مسلمانان از امکانات کفار استفاده می کنند؟

سوال: چرا ما مسلمان ها از چیز هایی که کفار درست می کنند، مثل تلفن، ماشین و ...استفاده می کنیم؟ مگر اونها دشمن ما نیستند؟ و آیا مگر دشمن رسول الله (ص) نیستند؟ خوب این که ما از این وسایل  استفاده می کنیم آیا محبت به الله  و محمد (ص) است؟ یا نه؟ چون ما داریم چیزی رو استفاده میکنیم که دشمن ما ساخته؟ آیا این منافاتی با اصول دوستی حقیقی،  ندارد؟
پاسخ: ما مسلمانان وظیفه داریم در اعتقادات و احکام فقط از الله و رسولش پیروی کنیم و از دشمنان اسلام و حرف های آنها پیروی نکنیم. چنانچه خداوند در قرآن می فرماید:
«وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ» (احزاب/1و84): «از کافران و منافقین اطاعت نکن».
و در جای دیگر می فرماید: «فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ» (فرقان/52): «از کافران اطاعت نکن».
همان طور که ملاحظه کردید خداوند فرمود:«لا تُطِعْ» که منظور این است از سخنان کافران و منافقان و اعتقادات غلط و نادرستی که دارند پیروی نکنید.
اما در امور دنیا اشکالی ندارد از امکانات و ابزارهایی که آنها درست کرده و می کنند استفاده کنیم و چه بسا این ابزار و امکانات سبب رشد و پیشرفت دین اسلام می شود و خداوند برای تقویت دین از این افراد استفاده می کند.
چنانچه در حدیثی رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: «إِنَّ اللهَ لَیُؤَیِّدُ هذا الدِّینَ بِالرَّجُلِ الْفاجِرِ»: «خداوند این دین را به وسیله انسان فاسق ترویج و تحکیم مى کند». (صحیح بخاری/ ش: 3062)
بنابراین استفاده از امکانات و ابزارهایی که توسط کفار ساخته می شود اشکالی ندارد و چه بسا این ابزار سبب گسترش و پیشرفت و آرامش مسلمانان هم شده است و این هیچ منافاتی با دوستی و محبت با الله و رسول ندارد.
اما در مسایل اخروی و اعتقادی و مواردی که سبب نابودی اسلام و ایمان می شود، به هیچ عنوان نباید از دشمنان اسلام و کفار پیروی کرد.

والله اعلم و بالله التوفیق