عدم تمکین و مهریه

 سوال: زنی که تمکین نمی کند، اگر شوهر طلاقش بدهد مهریه به او می رسد یاخیر؟
 پاسخ: عدم تمکین زوجه (زن) ربطی به مهریه ندارد و اگر زوج (شوهر) عدم تمکین زوجه را ثابت کند فقط نفقه به ایشان تعلق نمی گیرد اما مهریه به زوجه تعلق می گیرد.
و حتی زوجه می تواند در صورتی که مهریه اش معجل باشد تمکین ندهد تا مهریه اش پرداخت شود.

والله اعلم و بالله التوفیق


حکم روغنی که در آن موش افتاده است

سوال: اگر موشی داخل روغن خوراکی افتاد چه حکمی دارد؟

پاسخ: مشابه همین سوال از رسول الله صلی الله علیه و سلم شد و ایشان در جواب فرمودند:

«إِنْ کَانَ جَامِدًا فَخُذُوهَا وَمَا حَوْلَهَا ثُمَّ کُلُوا مَا بَقِیَ وَإِنْ کَانَ مَائِعًا فَلَا تَأْکُلُوهُ»: «اگر روغن جامد باشد موش را گرفته و اطرف آن را بیرون بریزید و آنچه از روغن باقی مانده است را بخورید اما اگر روغن مایع باشد آن را نخورید».

بنابراین در صورتی که روغن جامد باشد، موش و روغن های اطراف آن را بردارید و روغن باقی مانده پاک است؛ می توانید از آن استفاده کنید اما در صورتی که روغن مایع باشد تمام روغن نجس شده و قابل استفاده نمی باشد.


والله اعلم و بالله التوفیق

تراویح و گرفتن روزه

سوال: اگر کسی تراویح نخواند روزه اش درست است؟

پاسخ: نماز تراویح سنت موکده است و هرکس بخواند اجر و پاداش زیادی دارد چنانچه در حدیث آمده است:

«مَنْ قَامَ رَمَضَانَ إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»: «هر کس ماه مبارک رمضان را از روی ایمان و برای رسیدن به اجر و پاداش نماز بخواند، تمام گناهان گذشته اش مورد بخشش قرار خواهند گرفت».

که در این حدیث منظور از "قیام" همان نمازشب یا تراویح است.

بنابراین هرکس آن را ترک کند از ثواب بزرگی محروم شده است اما با این حال گناه کار نیست.

اما خواندن تروایح ربطی به صحیح بودن یا نبودن روزه ندارد و کسی که تراویح نمی خواند روزه اش صحیح است.


والله اعلم و بالله التوفیق

حکم گرفتن روزه برای زن حامله و شیرده

سوال: زن حامله یا شیرده که روزه نمی گیرد از نظر مذهب حنفی می شود بجای روزه گرفتن پول بدهیم؟

پاسخ: اگر زن حامله یا شیرده با گرفتن روزه سبب رساندن آسیب و ضرر به جنین یا بچه شیرخوار می شود، اجازه دارد که روزه نگیرد.

رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی می فرماید: «إن الله وضع عن المسافر شطر الصلاة والصوم وعن الحبلى والمرضع الصوم». یعنی به مسافر، زن حامله و شیرده اجازه داده شده که روزه نگیرند.

اما در مورد چگونه قضایی گرفتن زن حامله و شیرده بین علما اختلاف نظر وجود دارد:

یک گروه از علما می گویند: قضایی بگیرد و فدیه هم بدهد.

گروهی دیگر می گویند: قضایی لازم نیست، فقط فدیه بدهد اما اگر خواست می تواند قضایی هم بگیرد.

گروهی دیگر می گویند: فقط قضایی بگیرد.

امام ابوحنیفه رحمه الله می گوید: زن حامله یا شیرده در صورتی که توانایی گرفتن روزه را دارد باید پس از دوران بارداری یا شیردهی قضایی بگیرد.

بنابراین طبق نظر امام ابوحنیفه و مذهب احناف زن حامله و شیرده باید قضایی بگیرد و دادن فدیه یا پول به جای روزه جایز نیست.


والله اعلم و بالله التوفیق

آیا اخلاق با قدرت قابل جمع هستند؟

سوال: از منظر دینی آیا اخلاق با قدرت قابل جمع است؟
پاسخ: بله قابل جمع هستند. برای روشن شدن این مطلب به این مثال توجه کنید:
خداوند در قرآن در بحث قصاص می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَرَحْمَةٌ» (بقره/178): «ای کسانی که ایمان آورده اید! در مورد کسی که کشته می شود، قصاص بر شما فرض شده است! آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن است. پس اگر کسی (از جنایتش) از ناحیه برادر (دینی) خود ، گذشتی شد (و یکی از صاحبان خون بها کشنده را بخشید ، و یا حکم قصاص تبدیل به خون بها گردید ، از سوی عفو کننده) باید نیک رفتاری شود و ( سختگیری و بدرفتاری نشود ، و از سوی قاتل نیز به ولی مقتول) پرداخت (دیه) با نیکی انجام گیرد (و در آن کم و کاست و سهل انگاری نباشد). این (گذشت از قاتل و اکتفاء به دیه مناسب) تخفیف و رحمتی است از سوی پروردگارتان».
همان طور که ملاحظه کردید خداوند در مورد برخورد با قاتل دو راه را به خانواده ی مقتول پیشنهاد می کند:
1- قصاص کنند.
2- دیه بگیرند و قاتل را ببخشند.
شاید در یک نگاه این طور تصور شود که اگر در اینجا خانواده ی مقتول قصاص کنند از موضع قدرت استفاده کرده و اگر ببخشند از موضع اخلاق استفاده کرده اند! اما از طرفی دیگر و از آنجایی که دین ما دین اخلاق هست حتی اگر قصاص هم بکنند برخلاف موازین اخلاقی عمل نکرده اند.
بنابراین می توان گفت قدرت و اخلاق از نگاه دینی قابل جمع هستند و در  آیات و احادیث توصیه شده است که مومنین همواره با اخلاق باشند و حتی هنگام داشتن قدرت و استفاده ی از آن، باید موارد اخلاقی را رعایت کنند تا به کسی ظلم نشود.
والله اعلم و بالله التوفیق

طلاق دادن در ذهن

سوال: اگرکسی که با زن خود مشکل دارد اما لفظ طلاق رو به زبان نمی آورد ولی تو فکر وخیال میگه (به قول عوام در دل) آیا طلاق واقع می شود؟
پاسخ: طلاق زمانی واقع می شود که شخص لفظ طلاق را بر زبان جاری کند و یا با الفاظ کنایه (مثلا بگوید: از خانه ی من بیرو شو و... که قصدش از این جملات و الفاظ کنایه، طلاق باشد) طلاق دهد که در این صورت طلاق واقع می شود.
اما آنچه در ذهن و یا در دل می آید سبب وقوع طلاق نمی شود.
رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَجَاوَزَ عَنْ أُمَّتِی مَا حَدَّثَتْ بِهِ أَنْفُسَهَا مَا لَمْ تَعْمَلْ أَوْ تَتَکَلَّمْ»: «الله متعال از امت من در مورد آنچه به دلش می آید را بخشیده است؛ مگر آن که آن را انجام دهد و یا به زبان بیاورد».

والله اعلم و بالله التوفیق

حکم خواندن نماز هنگام شروع شدن نماز جماعت

سوال: فردی در مسجد شروع به خواندن نماز فرض می کند، که نماز با جماعت شروع می شود. حال سوال این است که آیا شخص نماز فرض خود را ادامه بدهد یا ترک کند؟
پاسخ: زمانی که نماز جماعت شروع می شود خواندن هیچ نمازی جز همان نمازی که شروع شده است جائز نیست لذا شخص نمازش را قطع کند و به جماعت بپیوندند.
چون رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی می فرماید: «إِذَا أُقِیْمَتِ الصَّلاةُ فَلَا صَلَاةَ إِلَّا الْمَکْتُوْبَةَ»: «هرگاه نماز فرض اقامه شد هیچ نمازی غیر از آن جایز نیست».
اما اگر نماز جماعت شروع شده، در حالى که شخص مشغول خواندن نماز نفلی است در این صورت اگر از رکوع بلند نشده است، نمازش را قطع کرده و به جماعت بپیوندد اما اگر رکعت اول را خوانده است، نمازش را بسیار کوتاه کند و به جماعت بپیوندد.

والله اعلم و بالله التوفیق

چرا شیطان آفریده شد تا انسان را گمراه کند؟

 سوال: چرا خداوند شیطان را خلق کرده تا انسان را گمراه کند؟ میتوانست اصلاً خلق نکند تا هیچ شخصی گمراه نشود.
پاسخ:
1- هیچ کس جز خود انسان سبب گمراهی و باعث بهشتی یا جهنمی شدن او نمی‌شود.
خداوند در قرآن می فرماید: «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى» (نجم/ 39،40،41): «و این که برای انسان پاداش و بهره ای نیست جز آنچه خود کرده است و برای آن تلاش نموده است و این که قطعاً سعی و کوشش او دیده خواهد شد سپس (در برابر کارش) سزا و جزای کافی داده می شود».
2- خداوند متعال نه برای هدایت به پیامبران سلطه‌ای داده است و نه برای گمراه کردن به ابلیس و سایر شیاطین از جن و انس، سلطه‌ای داده است، پس نه کسی می‌تواند به زور سلطه، قدرت و جبر هدایت کند و نه کسی می‌تواند به زور گمراه کند.
خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: «فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ» (غاشیه/21،22): « تو پند و اندرز بده و (مردم را به وظائف شان) یادآوری کن. چرا که تو تنها پند دهنده و یادآوری کننده ای و بس. تو بر آنها چیره و مسلّط نیستی (تا ایشان را به ایمان واداری).
و در مورد شیاطین می فرماید: «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ» (نحل/ 99 و 100): «بی گمان شیطان هیچ گونه تسلّطی بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان تکیه می کنند، ندارد. بلکه تنها تسلّط شیطان بر کسانی است که او را به دوستی می گیرند و به واسطه او شرک می ورزند».
بنابراین کار شیاطین فقط وسوسه و دعوت به باطل می‌باشد اما توجه یا عدم توجه به وسوسه و نیز پذیرش یا عدم پذیرش دعوت به باطل کاملاً در اختیار انسان می‌باشد و اگر در مورد وسوسه دقت و بررسی بیشتری شود متوجه می‌شویم که این وسوسه الزاماً کار ابلیس و شیاطین نمی‌باشد بلکه یک ریشه درونی هم دارد و آن نفس انسان است و حتی جامدات نیز می‌توانند برای نفس انسان وسوسه انگیز باشند. چیزهایی مثل: قدرت، شهوت، ثروت و... وسوسه‌انگیز هستند و شیاطین نیز از طریق نفس اماره وارد می‌شوند.

والله اعلم و بالله التوفیق