بد زبانی

وجود دشنام و بدزبانی در یک جامعه بیانگر و نشانه ی جهل، کم سوادی و بی فرهنگی آن جامعه است.
معمولا دشنام دادن و بدزبانی از سوی افراد بی تمدن سر می زند که این پدیده ی زشت و مذموم اخلاقی آثار شوم و مخربی در جامعه به همراه دارد و سبب درگیری، ناهنجاری و درگیری در جامعه می شود.

این پدیده ی زشت و غیراخلاقی نه تنها از نظر اسلام مردود و مذموم است بلکه در سایر ادیان هم مورد مذمت قرار گرفته است. به عبارتی دیگر هرکس فطرت سالمی دارد از این پدیده ی زشت دوری می کند.  
به همین جهت افرادی که از تعالیم قرآنی و تربیت اسلامی فاصله می گیرند این پدیده بیشتر در آنها دیده می شود.

خداوند در قرآن کریم ما را از دشنام و فحش دادن نهی کرده است و می فرماید:

«وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ...» (أنعام/ 108): «ای مؤمنان! به معبودها و بت هایی که مشرکان بجز خدا می پرستند دشنام ندهید تا آنان (مبادا خشمگین شوند و) تجاوزکارانه و جاهلانه خدای را دشنام دهند...» .

اگرچه شرک و بت پرستی کار زشت و گناهی نابخشودنی است اما خداوند ما را از دشنام دادن به بت های مشرکین و اعتقادات آنها نهی و منع کرده است! حال چطور می شود که برخی از ما به یکدیگر توهین می کنیم و فحش و دشنام می دهیم؟! در حالی که مسلمان و نمازخوان هم هستیم؟

در احادیث و روایات زیادی هم رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را از این کار منع کرده است که به چند نمونه از آنها اشاره می کنم:

رسول الله صلی الله علیه  وسلم در حدیثی می فرماید: «سباب المسلم فسوق وقتاله کفر» (متفق علیه): «ناسزا گفتن به مسلمان گناه است و کشتن او کفر است».

در حدیثی دیگر فرمودند: «از جمله گناهان کبیره این است که شخص پدر یا مادرش را لعن کند! اصحاب پرسیدند: ای پیامبر خدا چگونه فرزند، پدر و مادرش را لعن می کند؟ رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «یسب الرجل أبا الرجل فیسب أباه ویسب أمه فیسب أمه»: «شخصی پدر شخصی دیگر را دشنام می دهد و او هم متقابلاً پدر او را فحش می دهد و مادرش را دشنام می دهد و او هم مادر او را دشنام می دهد». (صحیح بخاری/ ش:5973) و...

و در حدیث دیگر این چنین می فرماید: «لیس المؤمن بالطعان ولا اللعان ولا الفاحش ولا البذیء»: «انسان مؤمن بد دهن، نفرین کننده و فحاش و ناسزاگو نیست». (سنن ترمذی/ ش:1977)؛ (صحیح ابن حبان/ ش:192) و...

به طور کلی دو علت مهم برای بروز این پدیده ی زشت اخلاقی وجود دارد:

1- الگوی بد

فرزندی که از زبان پدر و مادرش کلمات و عبارات زشت و شرم آور می شنود، شکی نیست بزودی آن ها را تکرار خواهد کرد و برهمین اساس به عبارات و الفاظ ناپسند عادت خواهد کرد و در نتیجه جز الفاظ و عبارات زشت و ناپسند به زبان نمی آورد.
چه زیباست که در کودکی الفاظ زیبا و کلمات شیرین را به فرزندان مان یاد دهیم و چه خوب است فرزندان مان را براساس رفتاری نرم و تعابیری دلپذیر تربیت کنیم
اگر تربیت این چنین باشد شخصیت فرزند ما طوری می شود که در بزرگسالی از کلمات لعن، دشنام و فحش ناپسند و ناخوشایند می داند و از آنها دوری می کند و به این ترتیب چنین فرزندی در آینده گل سر سبد خانه و جامعه خواهد بود.

2- دوستان فاسد

به قول یک ضرب المثل: باماه نشینی ماه شوی با دیگ نشینی سیاه شوی.
قطعنا دوستان و هم نشین های فاسد و بی اخلاق در بروز پدیده ی زشت بدزبانی موثر است. فرزندی که به حال خویش رها می شود و این فرصت را پیدا می کند که با دوستان بد و افراد فاسد همنشین شود، شکی نیست که الفاظ لعن، دشنام را از آنها یاد می گیرد و به بدترین شکل ممکن تربیت می شود.

بنابراین بر تمام پدران و مادران لازم است که در رفتار خود و در به کار بردن سخنان و الفاظ دقت کنند و تلاش کنند الگویی خوب و شایسته برای فرزندان خود باشند و همچنین لازم است که آن ها را از بازی و همنشینی با افراد فاسد و بی اخلاق منع کنند تا تحت تاثیر عادات بد و انحراف اخلاقی آن ها قرار نگیرند.

خلاصه کلام: فحاشی و بد زبانی شخصیت انسان را از بین می برد و باعث انحراف می شود و در نتیجه این پدیده ی زشت اخلاقی سبب ایجاد خشم، کینه و درگیری بین افراد در جامعه می شود. برهمین اساس لازم است که همه ی افراد جامعه به این مساله توجه کنند تا رستگار شوند چراکه فحش و دشنام دادن به یکدیگر گناه و فسق است و شایسته ی یک فرد مؤمن نیست که لعن کند و یا فحش و ناسزا دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد