فتوا دادن بدون آگاهی

فتوا دادن و اجتهاد دارای شرایطی است و هر کسی حق ندارد  فتوا دهد و در مسایل دینی اظهار نظر کند مگر این که شایستگی، صلاحیت و اهلیت این کار را پیدا کند و توانایی شناخت دلایل را داشته باشد.
اما متاسفانه در عصر حاضر برخی بدون آگاهی لازم و تخصص، صرفا با خواندن چند کتاب و مقاله خود را در مسایل دینی صاحب نظر می دانند و اقدام به فتوا دادن می کنند.
در حالی که فتوا دادن بدون کسب معلومات و اگاهی لازم و داشتن صلاحیت و اهلیت آن، گناهی بزرگ و کاری خطرناک است.    

الله متعال در مورد چنین افرادی چنین می فرماید: «وَلا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَذَا حَلالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ» (نحل/116): «به خاطر چیزی که تنها بر زبان تان می‌رود به دروغ نگویید این حلال است و آن حرام و در نتیجه بر الله دروغ می‌بندید، کسانی ‌که بر الله دروغ ببندند، رستگار نمی‌گردند».

کسانی که بدون آگاهی و دانش فتوا می دهند، خود مسئول گناه هستند یعنی کسی که به آن فتوا عمل می کند گناهش متوجه کسی است که آن فتوا را داده است.

در حدیثی رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: «مَنْ أُفْتِیَ بِغَیْرِ عِلْمٍ کَانَ إِثْمُهُ عَلَى مَنْ أَفْتَاهُ»: «هر کس بدون آگاهی فتوایی بدهد گناه (انجام دهنده فتوا) به کسی که آن فتوا را داده بر می گردد». (سنن أبی داود/ ش:3657 ، المستدرک على الصحیحین/ ش:350 و... )

خواننده گرامی!
اگر سیرت صحابه و سلف صالح را مطالعه کنیم خواهیم دانست که چگونه آن بزرگواران از گفتن سخن و فتوایی بدون علم پرهیز می کردند. اصحاب رسول الله بر اساس تقوا و ترسی که از خدا داشتند فتوا نمی دانند و سوال کننده را به یکدیگر ارجاع می دادند.
ابن عبدالبر از عقبه بن مسلم روایت نموده، که گفت: سى و چهار ماه همراهى و مصاحبت ابن عمر را نمودم، در بیشتر سوالهایى که از وى مى شد، مى گفت : نمى دانم، بعد از آن به من ملتفت شده مى گفت: آیا مى دانى که اینان چه مى خواهند؟ مى خواهند پشت هاى ما را پلى به سوى جهنم سازند. (جامع العلم /54/2)
امام مالک رحمه الله علیه هنگامی که مورد سؤال قرار گرفت به مسایل اندکی پاسخ داد و به بسیاری از مسایل پاسخ نداد و گفت: پاسخ آن ها را نمی دانم. علاوه از امام مالک رحمه الله علیه علمای دیگر نیز این کار را می کردند.
امام ذهبی رحمه الله می گوید: ابن عیینه روایت کرده است که عبدالکریم الجوزی به من گفت: ای ابا محمد، آیا می دانی که حاطب لیل کیست ؟ گفتم: نه! گفت : مردی که به هنگام شب از خانه خارج شده و مشغول جمع آوری هیزم می شود ناگهان ندانسته دستش را بر افعی گذاشته و افعی او را از پای در می آورد. این مثالی است که برایت در مورد طالب علم بیان داشتم: اگر علمی که بیش از توان اوست را مدعی شده و به دنبالش باشد، علمش او را می کشد همان طوری که افعی حاطب لیل را نابود می سازد . ( سیر اعلام النبلاء/ 272 / 5 )
و یا از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت شده است که ایشان گفتند: ای مردم! هر کس چیزی را که می داند بگوید و در مورد آنچه که نمی داند بگوید: خدا داناتر است و در مورد آنچه که نمی داند بگوید خدا بهتر می داند خود جزئی از علم است . خداوند متعال به پیامبرش می فرماید: بگو: «مزدى بر این [رسالت‌] از شما طلب نمى‌کنم و من از کسانى نیستم که چیزى از خود بسازم و به خدا نسبت دهم. (ص/86)
اما متاسفانه برخی آن قدر جسور شده اند که بدون آگاهی و علم فتوا می دهند و هر کس با آنها موافق باشد او را بر صراط مستقیم و در زمره سلف صالح می دانند و هر کس با آنها مخالفت کند او در گمراهی و بی دینی می دانند.
به خدا پناه می بریم از گفتن سخنی بدون علم و آگاهی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد