حکم لعن یزید و فاسق بودن وی

هر فرد مسلمانی که ذره ای ایمان در قلب او باشد از این عمل یزید و قاتلان امام حسین اعلام بیزاری می کنند، علما و بزرگان اهل سنّت هم همواره این کار یزید و فرماندهان او مانند عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد و شَمِربن ذی الجوشن را زشت دانسته اند و از آنها اعلام برائت و بیزاری نموده اند و به شهادت رساندن ظالمانه ی امام حسین رضی الله عنه و یاران او را کاری بسیار نفرت انگیز دانسته اند که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:  

صالح، فرزند امام احمد بن حنبل می گوید: به پدرم گفتم: عده ای می گویند که یزید را دوست دارند. گفت: ای فرزندم! آیا کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، می تواند یزید را دوست داشته باشد؟ گفتم: پس چرا او را لعنت نمی کنی؟ گفت: توکجا دیده ای که پدرت کسی را لعنت کند. (فتاوى ابن تیمیه، ج 4/ ص 483)

شیخ الاسلام ابن تیمیه در کتاب "مجموع الفتاوی" بعد از اینکه دیدگاه اهل سنت را درباره لعن و نفرین فردی مشخص بیان می کند و اختلافات را بیان می کند، می نویسد: «واما من قتل الحسین اوأعان علی قتله أو رضی بذلک فعلیه لعنة الله و الملائکة و الناس أجمعین»:«هر کس حسین را به شهادت رسانده یا در قتل او کمک کرده یا به آن راضی بوده لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر او باد».

احمد سرهندی (مجدّدالف ثانی) در یکی از نامه هایش می نویسد: «یزیدِ محروم از سعادت است و از فاسقان به شمار می آید، توقّف در لعنت او فقط بنابراصل مقرّر اهل سنّت است که می گویند: نباید به لعن شخصی معین اصرار ورزید، مگر اینکه ثابت شود که او بر کفر بوده و درحالت کفر از جهان رفته است؛ مانند ابولهب و زنش. اما این به این معنی نیست که یزید سزاوار لعنت نمی باشد؛ زیرا خداوند می فرماید: (إن الَّذین یؤْذُون اللهَ وَ رَسُولَه لَعَنَهُم اللهُ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَة) «کسانی که خدا و پیامبرش را مورد آزار و اذیت قرار می دهند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت از رحمت خود دور و لعن می کند».

عبدالحق بخاری دهلوی در کتاب «تکمیل الإیمان» می نویسد: «خلاصه این که یزید از نظر ما مبغوض ترین و منفورترین فرد است، جنایت هایی را که این بدبخت بی سعادت در امت اسلام مرتکب شد، کسی مرتکب نشده است».

قاضی ابو یعلی کتابی را را در رابطه ی با کسانی که مستحق لعنت هستند نوشته و یزید بن معاویه را از جمله کسانی که مستحق لعنت کردن هستند، ذکر کرده است.

ابن جوزی کتابی با عنوان " الرد على المتعصب العنید المانع من ذم یزید ": ردی بر کسانی که متعصب و دشمن هستند و از بدی گفتن یزید منع می کنند؛ نوشته و در این کتاب مفصلا به این موضوع پرداخته است.

ذهبی در مورد یزید بن معاویه می گوید: " کان ناصبیاً، فظاً ، غلیظاً ، جلفاً ، یتناول المسکر ویفعل المنکر": یزید ناصبی، بد دهن، خشن، ابله (احمق و بی ادب) بود و شراب می خورد و کارهای زشت و ناپسندی انجام می داد.

شوکانى در کتاب  (نیل الأوطار ،7/ 208) در رد بعضى از سخنوران دربارى مى‏گوید: وَلَقَدْ أَفْرَطَ بَعْضُ أَهْلِ الْعِلْمِ کَالْکَرَّامِیَّةِ وَمَنْ وَافَقَهُمْ فِی الْجُمُودِ عَلَى أَحَادِیثِ الْبَابِ حَتَّى حَکَمُوا بِأَنَّ الْحُسَیْنَ السِّبْطَ - رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ - وَأَرْضَاهُ بَاغٍ عَلَى الْخِمِّیرِ السِّکِّیرِ الْهَاتِکِ لِحُرُمِ الشَّرِیعَةِ الْمُطَهَّرَةِ یَزِیدَ بْنِ مُعَاوِیَةَ لَعَنَهُمْ اللَّهُ فَیَالَلَّهِ الْعَجَبُ مِنْ مَقَالَاتٍ تَقْشَعِرُّ مِنْهَا الْجُلُودُ وَیَتَصَدَّعُ مِنْ سَمَاعِهَا کُلُّ جُلْمُودٍ: به تحقیق عده‏اى از اهل ‏علم افراط ورزیده، چنان حکم کردند که:«حسین نوه پیامبر که خداوند از او راضى باشد. نافرمانى‏ یک آدم دائم الخمر را کرده و حرمت‏ شریعت‏ یزید بن معاویه را هتک ‏کرده است.» خداوند لعنت شان کند، چه سخنان عجیبى که از شنیدن ‏آنها مو بر بدن انسان راست مى‏گردد.

تفتازانى در کتاب «شرح العقاید» مى‏نویسد: حقیقت این است که رضایت ‏یزید به قتل حسین و شاد شدن او بدان خبر و اهانت کردنش به اهل‏بیت پیامب از اخبارى است که ‏در معنى متواتر است هر چند تفاصیل آن متواتر نیست. درباره‏ مقام یزید بلکه درباره ایمان او که لعنت‏ خدا بر او و یارانش ‏باد. توافقى نداریم.

ذهبی در میزان الأعتدال لذهبی (3/ 288/ ش:9754) و ابن حجر در لسان المیزان (6/ 222/ش: 1050) در مورد عدالت یزید می گویند: «مقدوح فی عدالته».

مهنی بن یحیی می گوید از امام احمد در مورد یزید بن معاویه بن ابوسفیان سوال کردم، امام احمد در جواب گفت: « هُوَ الَّذِی فَعَلَ بِالْمَدِینَةِ مَا فَعَلَ، قَتَلَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ)، وَنَهَبَهَا»: یزید کسی بود که با مدینه کاری را کرد که تا حالا چنین کاری نشده بود. اصحاب رسول الله را کشت و مدینه را نابود و غارت کرد. (موسوعة أقوال الإمام أحمد ،9/ 336)

در واقع این سخن امام احمد اشاره به واقعه ی حره دارد که یزید، به مسلم بن عقبه اجازه داد که به مدت سه روز شهر مدینه را مورد هرگونه غارت و تاراج قرار دهد. ابن کثیر در مورد این قضیه می گوید: «در این سه روز به قدری فساد و خراب کاری در شهر نبوی صورت گرفت که از حد و مرز خارج است. یزید می خواست حکومت و قدرت خود را مستحکم کند و بدون جنگ و مخالفی حکومت کند، اما پوزه اش به خاک مالیده شد و خداوند او را ناکام گردانید».

اهل علم در فاسق بودن یزید اتفاق نظر دارند اما در مورد لعن یزید اختلاف دارند. چنانچه ابن حجر در کتاب «الصواعق المحرقه‏» در مورد یزید بن معاویه مفصلا بحث کرده است و در (ج2/ص 634) می نویسد: «وَبعد اتِّفَاقهم على فسقه اخْتلفُوا فِی جَوَاز لَعنه بِخُصُوص اسْمه»: «علما در فاسق بودن یزید اتفاق نظر دارند اما در جواز لعن کردن یزید اختلاف نظر دارند».

اما گروهی از علما که لعن یزید را جایز می دانند به دلایل زیر استناد کرده اند:

1- در این که یزید ظالم بوده است شکی نیست به همین جهت یزید در این سخن الله متعال می فرماید: «أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ»: (نفرین خدا بر ستمگران باد) (هود / 18)

2- یزید سبب قتل امام حسین رضی الله عنه بود لذا مستحق لعن و نفرین است.

3- یزید لشکری به مدینه فرستاد و سه روز مدینه را قتل و غارت کردند. در حالی که رسول الله فرموده است: «من أخاف أهل المدینة ظلماً أخافه الله ، وعلیه لعنة الله والملائکة والناس أجمعین ، لا یقبل الله من صرفاً ولا عدلاً»: «شخصی که اهل مدینه را از روی ظلم خوف زده کند خداوند او را خوف زده خواهد کرد. لعنت خدا، ملائکه و تمام انسان ها بر او، روز قیامت، خداوند هیچ فدیه او را در مقابل این گناه نخواهد پذیرفت».

4- از امام احمد بن حنبل روایت است که ایشان لعن یزید را جایز قرار داده است. پسر امام احمد از پدرش پرسید: در مورد لعنت بر یزید چه حکمی موجود است؟ او در پاسخ گفت: من چگونه بر کسی نفرین نفرستم که مورد لعنت خداوند قرار گرفته است و برای اثبات آن این آیت را قرائت کرد: {فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِن تَوَلَّیْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْأُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ}:«پس، از شما جز این چه توقع دیگری می رود که اگر فرمانروا شوید پس در زمین فساد برپا می دارید و قطع رحم می کنید اینها مورد لعنت خداوند قرار دارند».امام با قرائت این آیه، فرمود بزرگ ترین فساد و بزرگترین قطع رحم بیش از این چه می تواند باشد که یزید آن را مرتکب شده است.

این قول امام احمد را محمد بن عبدالرسول البرزنجی در «اشاعة فی اشراط السّاعة» و ابن حجر الهیثمی در «الصواعق المحرقة» نقل کرده اند.

این ها دلایل آن دسته از علمای اهل سنت است که لعن یزید طبق این ادله جایز می دانند و منکراتى که یزید انجام داده چون قتل امام حسین، ترساندن اهل مدینه، قتل و غارت مدینه و منهدم‏ ساختن کعبه همه ی اینها بر فسق او دلالت می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد