فرق بین “جاهل” و “بی سواد”

شاید برخی از ما فکر می کنیم هر بی سوادی نادان است و هر باسوادی دانا! در حالی که این اشتباه است.
کلمه "سواد" از "أسود" گرفته شده است یعنی سیاهی. در زمان قدیم با مرکب سیاه می نوشتند و هرکسی که می توانست آن سیاهی ها را بخواند به او می گفتند: با سواد.
اما "جهل و نادانی" ربطی به خواندن و نوشتن ندارد یعنی ممکن است شخصی توانایی خواندن و نوشتن را داشته باشد اما جاهل و نادان باشد.  
رسول الله صلی الله علیه و سلم "أمی" بودند یعنی توانایی خواندن و نوشتن نداشتند.
چنانچه الله متعال می فرماید: «وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ»(عنکبوت/48): (تو پیش از قرآن، کتابی نمی خواندی، و با دست راست خود چیزی نمی نوشتی که اگر چنین می شد (و تو مطالعه کتب می کردی و چیزی می نوشتی و بالاخره سوادی می داشتی) باطلگرایان به شکّ و تردید می افتادند (و می گفتند: این قرآن حاصل مطالعه شخصی و یادداشت های فردی تو است).
در حالی که دشمنان و مخالفان رسول الله بی سواد نبودند بلکه تحصیل کرده و عالم بودند اما الله متعال آنها را جاهل خطاب کرد و عصر آنها را عصر جاهلیت معرفی کرد. که بنده در مقاله ای با عنوان "مفهوم جاهلیت" این موضوع را بررسی کردم.
به این ترتیب جاهل و نادان بودن ربطی به باسواد یا بی سواد بودن شخص ندارد، ممکن است شخصی دکتر، مهندس، تحصیل کرده و چه بسا شخصی علوم دینی خوانده باشد، اما جاهل باشد. پس بی سواد بودن عیب و ضعف هست اما محکوم به نادانی نیست. نمی توان گفت چون فلانی بی سواد است نادان هم هست.
جاهل و نادان کسی است که قدرت تشخیص حق و باطل را ندارد یعنی نمی داند چی خوب است و چی بد! و اگر ما عملکرد افراد را بررسی کنیم، خواهیم دانست که برخی متاسفانه جاهل و نادان هستند و از این جهل و نادانی خودشان رنجر می برند و متاسفانه برخی افراد با وجود این که تحصیل کرده هستند و سواد دارند، قدرت تشخیص بین خوب و بد را ندارند؛ قدرت درک حقیقت را ندارند، نمی توانند تشخیص دهند که چه چیزی حق هست و چه چیزی باطل!
چنانچه مشرکین مکه قدرت تشخیص حق و باطل را نداشتند و وقتی که نتوانستند از اعتقادات و باورهای غلط شان دفاع کنند و از مقابله با قران عاجز شدند با رسول الله جنگیدند و به او فحش و ناسزا دادند.
الله متعال می فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ» (حج /8): (گروهی از مردم درباره خداوند بدون هیچ دانش و رهنمودی و کتاب روشنگری به مجادله می پردازند).
کسانی که بدون حجت و دلیل سخن می گویند و بر اندیشه و عقیده ی باطل شان بدون دلیل پافشاری می کنند، این افراد در نهایت به انحراف و گمراهی کشیده خواهند شد.
کسی که می خواهد به نور و هدایت برسد باید دانا و بینا باشد، درک داشته باشد، قدرت تشخیص حق و باطل را داشته باشد اما اگر کسی جاهل باشد و قدرت تشخیص حق و باطل را نداشته باشد نمی تواند به نور و هدایت برسد.
چنانچه الله متعال می فرماید: «وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ؛ وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ»: (نابینا و بینا یکسان نیست و تاریکی ها و نور هم همسان نمی باشد).
در این آیه منظور از بینایی، بینایی چشم سر نیست بلکه منظور از نابینا کسی است که جاهل باشد و قدرت تشخیص ندارد و منظور از بینا کسی است که عالم باشد و قدرت تشخیص حق و باطل را دارد.
همان طور که تاریکی و روشنایی یکی نیستند شخص جاهل و عالم هم مثل هم نیستند. کسی که عقل و درک او با نور حق روشن است با کسی که جهل و نادانی تمام وجودش را به تاریکی و گمراهی کشیده است، رفتار و عملکردشان یکی نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد