نقش علما و داعیان در دین گریزی

از آنجایی که بحث دین گریزی یک بحث جدی است و این مساله یکی از دغدغه های اساسی داعیان و علما دلسوز است لذا باید بیشتر به این موضوع پرداخته شود و در این راستا اقداماتی صورت گیرد.
دین گریزی عوامل مختلفی دارد که از مهمترین آنها می توان به فقر، تهاجم دینی و فرهنگی، محیط، دوست و همنشین، پیروی از هوای نفس و ... اشاره کرد.
که هریک از آنها شرح و تفصیل بیشتری را می طلبد اما چون بحث ما در این مقاله پیرامون نقش داعیان و علما در دین گریزی است لذا به همین مقدار اکتفا می کنم.  
 اگرچه در بحث دین گریزی جامعه، مسئولین، خانواده، مربیان و علما و داعیان موثر هستند که هریک در راستای وظایفی که دارند باید تلاش و با این پدیده مقابله کنند اما از آنجایی که داعیان و علما پرچم دار دین هستند برهمین اساس در بحث دین گریزی نقش آنها بسیار موثرتر است تا جایی که رفتار، سخن یا عمل یک عالم و داعی می تواند سبب دین دار شدن فرد و یا سبب بی دین شدن فردی شود، که در ادامه به این موضوع خواهم پرداخت.
حال چه عواملی باعث می شود که یک داعی یا عالم سبب دین گریزی شود؟
عوامل مختلفی وجود دارد اما بنده به چند مورد از مهم ترین آنها اشاره می کنم:
1) یکی نبودن حرف و عمل مبلغین و علما 
متاسفانه گاهی اوقات برخی از داعیان و علما بنابر دلایلی دچار مشکلات اجتماعی، اخلاقی و... می شوند به همین جهت در گوشه کنار می بینیم و یا می شنویم که فلان مبلغ یا عالم دچار یک انحراف و یا گناهی را مرتکب شده است که این رفتار و از طرفی سوء استفاده دشمنان از این موضوع سبب می شود برخی دچار دین گریزی شوند.
برهمین اساس یکی از دلایلی که جوانان در بحث دین گریزی مطرح می کنند این است که اگر قرار هست به فلان چیز عمل کنیم و یا از آن دوری کنیم پس چرا فلانی که عالم هست یا تبلیغی است به آن عمل نمی کند؟
عموم مردم باید بدانند و علما و مبلغین باید این را به مردم بفهمانند که آنها معصوم نیستند و آنها هم مانند هر انسانی ممکن است دچار اشتباه و انحراف شوند و بنده بارها در سخنرانی ها و جلساتی که داشتم این را گفته ام که همان طور که شیطان سراغ همه می آید سراغ علما هم می آید اتفاقا سراغ علما و مبلغین بیشتر می آید چون اگر یک فرد عادی دچار انحراف یا گناهی شود تنها دودش تو چشم خودش می رود اما اگر یک عالم یا مبلغ دچار انحراف یا گناهی شود نه تنها دودش تو چشم خودش می رود بلکه دودش تو چشم اسلام می رود.
لذا علما و مبلغین باید تلاش کنند که بیش از بقیه افراد جامعه به دستورات دین عامل باشند و در رفتار و سخنانی که می گویند دقت و به آنها عمل کنند.
2) عدم سواد کافی از علوم دینی و علوم روز دنیا
یکی از مشکلاتی که در حوزه ها وجود دارد این است که متاسفانه در حوزه ها نظام پوسیده ای حاکم است که طلبه و جامعه را مستغنی نمی کند و از طرفی طلاب در طول تحصیل فقط به نصاب و کتاب هایی که از سوی حوزه مشخص و تعیین شده اکتفا می کنند و مطالعه خارجی ندارند و اگر دارند خیلی کم است. به همین جهت بیشتر طلاب پس از ده سال یا دوازده سال تحصیل در حوزه و بعد فارغ التحصیل شدن از حوزه تازه متوجه می شوند که چیزی نمی دانند و زمانی که وارد جامعه می شوند وبا سوالات جوانان و اقشار جامعه و شبهات موجود روبه رو می شوند احساس کمبود می کنند.
به همین جهت علما و داعیان باید تلاش کنند سطح سواد خود را نسبت به علوم و متون دینی و همچنین ابزارها و علوم جدید بالا ببرند. چون وقتی جوانی یا فردی شبهه ای را مطرح می کند و آن عالم از پاسخ دادن عاجز شود و یا پاسخی قانع کننده و علمی ندهد، ذهن فرد نسبت به دین تغییر و دچار انحراف می شود.
لذا ممکن است فردی به علت توجیح نشدن و قانع نشدن در مورد سوالاتی که داشته از دین فاصله گرفته باشد.
3) برخورد غلط و ناصحیح با سوال کننده 
یکی از مشکلاتی که بعضا از زبان جوانان می شنویم ومی توان گفت یکی از دلایل مهم دین گریزی می باشد این است که آنها فکر می کنند کسانی که متصدی دین وفرهنگ دینی هستند اجازه طرح شبهه وسؤال به آنها داده نمی شود.
یک نمونه اش را می گویم که خود بنده هم به آن دچار شدم و این را تجربه کردم و آن این که اکثر جوانان و افراد جامعه از طرح شبهه وسؤالات اعتقادی می ترسند. 
می ترسند از این که به آنها برچسب بی دینی، ضد خدایی و ضد مذهب یا لامذهبی و... زده شود.
که این ترس برچسب زدن و تخریب سبب می شود بیشتر شبهات ذهنی بی پاسخ بمانند و می دانید که شبهه بی پاسخ یعنی تولید شبهات دیگر که کم کم موجب دلسردی وضعف اعتقادی و در نهایت هم سبب دین گریزی می شود.
لذا ممکن است یک جوان و یا فردی به خاطر برخورد غیر اصولی از دین زده شده باشد که علما و داعیان باید به این مساله خیلی توجه کنند و اجازه دهند که افراد جامعه به راحتی سوالات خود را مطرح کنند و یا یک استاد دانشگاه یا حوزه اجازه دهد شاگردش در کلاس درس او سوالات خود را بدون ترس و وحشتی مطرح کند و اظهار نظر کند.
4) آشنا نبودن جوانان و افراد جامعه با دین
متاسفانه در سطح جامعه سواد دینی پایین است و این آگاه سازی وظیفه داعیان، علما، مربیان و کسانی که نسبت به دین آشنایی دارند می باشد. 
به همین جهت علما و داعیان با تشکیل کلاس ها و جلسات دینی و معرفی کتاب های مفید به مردم و یا نوشتن مقالات در مبارزه با دین گریزی باید تلاش کنند و آنها را به آگاهی لازم برسانند تا شکار افراد دین ستیز و اسلام ستیز نشوند.
این ها مواردی بود که هر عالم یا مبلغ باید به آنها توجه داشته باشد تا خدای نکرده به جای تبلیغ و خدمت به دین سبب دین گریزی افراد نشوند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد