شک کردن در دین

شاید برای برخی افراد این اتفاق افتاده باشد که در اصول دین، وجود خداوند، قرآن و... شک کرده و دچار تردید شده باشند. این پدیده بیشتر در بین جوانان اتفاق می افتد که با وسوسه های شیطانی در اصول دین دچار شک و تردید می شوند.

 اگر چنین حالتی برای کسی به وجود آمد نباید نگران شود، زیرا این یک امری طبیعی است و حتی شک گاهی خیلی هم خوب است و مقدمه‌ای بر یقین می شود چون انسان عاقل هر چیزی را سریع قبول نمی کند و هر ادعایی را بدون دلیل نمی پذیرد بلکه ابتدا کمی شک می کند و برای برطرف کردن شک خود به تحقیق و مطالعه می پردازد در نتیجه شک خود را تبدیل به یقین می کند.

  اما غالبا افراد در مقابل هر نوع جریان و پیامی که خودشان هم می‌دانند ضد دین است، تسلیم و مطیع می شوند، اما در مورد حقایق روشن دینی شک می کنند! یا برخی خیال می کنند که شک کردن در دین نوعی روشن فکری است به همین جهت بیشتر به دنبال شبهات و گروه های باطل ضد دینی هستند.

(به ادامه مطلب بروید)

 شاید برای برخی افراد این اتفاق افتاده باشد که در اصول دین، وجود خداوند، قرآن و... شک کرده و دچار تردید شده باشند. این پدیده بیشتر در بین جوانان اتفاق می افتد که با وسوسه های شیطانی در اصول دین دچار شک و تردید می شوند.

اگر چنین حالتی برای کسی به وجود آمد نباید نگران شود، زیرا این یک امری طبیعی است و حتی شک گاهی خیلی هم خوب است و مقدمه‌ای بر یقین می شود چون انسان عاقل هر چیزی را سریع قبول نمی کند و هر ادعایی را بدون دلیل نمی پذیرد بلکه ابتدا کمی شک می کند و برای برطرف کردن شک خود به تحقیق و مطالعه می پردازد در نتیجه شک خود را تبدیل به یقین می کند.

  اما غالبا افراد در مقابل هر نوع جریان و پیامی که خودشان هم می‌دانند ضد دین است، تسلیم و مطیع می شوند، اما در مورد حقایق روشن دینی شک می کنند! یا برخی خیال می کنند که شک کردن در دین نوعی روشن فکری است به همین جهت بیشتر به دنبال شبهات و گروه های باطل ضد دینی هستند.

 شک و تردید در مساله ای زمانی خوب و کارساز است که شک تبدیل به یقین شود اما اگر شک و تردید به خوبی جهت دهی نشود این شک نه تنها مفید نیست بلکه به ضرر انسان تمام خواهد شد تا جایی که سبب می شود فرد از دین خارج شود.

 باید بداینم که شک، تردید، وسوسه از خطرات و فریب های شیطانی است و در مقابل یقین، ثبات و اطمینان از الطاف رحمانی و الهی است.

 شیطان برای به انحراف کشیدن بندگان خداوند، از وسایل و حیله های متفاوتی استفاده می کند و از آنجایی که شیطان اهل کید و مکر است، روش گمراه نمودن افراد را بر اساس آمادگی آنها تشخیص داده و از همان راه وارد می شود.

علاوه بر تحریکاتی که از طرف شیطان متوجه انسان است ذهن بشر نیز بیشتر اوقات آرام و قرار ندارد و در مورد مسائل کنجکاو است اگرچه این رویکرد مثبت و مفید است اما اگر این حس کنجکاوی به خوبی جهت دهی نشود و با روش صحیح صورت نگرید مشکل آفرین خواهد بود.

 ذهن انسان به خاطر ویژگی خاصی که دارد با هر پدیده ای که رو به رو می شود سؤال و مسأله ای را طرح می کند و خودش سعی می کند که پاسخ این سوالات را پیدا کند و از طرفی چون ابزار و توانش محدود است در نتیجه دچار سرگردانی و حیرت می گردد.

 با توجه به توضیحاتی که داده شد؛ حال باید دانست برای جلوگیری از شک و تردید چه باید کرد.

 برای جلوگیری از ورود شک و تردید مفید چند راه را می توان پیشنهاد کرد به امید آن که مفید واقع گردند.

 *سعی کنید ذهن را با مطالعه کتاب های مفید در موضوعات اعتقادی و دینی و با تأمل در آنها تقویت کنید.

 *معمولا شک و تردید بر اثر فعالیت کم و در اوقات بیکاری به وجود می آید. بنابراین پیشنهاد می شود با پر کردن وقت های خود با انجام فعالیت های جسمی و ورزشی، گفت و گو با خانواده و دوستان، انجام کارهای منزل و مطالعه از آمدن فکرهای شیطانی جلوگیری کرد.

 *هنگام بررسی یک مشکل فکری ذهن تان را از طرح مسائل دیگر و از پراکندی حفظ کنید و فقط به آن مسأله مورد نظرتان تمرکز کنید تا مسائل دیگر سبب این نشود که شما در آن مساله به نتیجه مطلوب نرسید.

 *بخشی از اوقات خود رابه خواندن قرآن اختصاص دهید و هنگام خواندن آیات قرآن به معانی آن دقت و تأمل کنید.

 *در بحث خداشناسی تلاش بیشتری شود تا نسبت به خداوند شناخت بیشتری حاصل شود و با تفکر و تأمل در عالم آفرینش و طبیعت و خلفت انسان و... به شناخت خواهید رسید.

 *با اهل علم و بصیرت رفت آمد کنید و در صورت نیاز از افراد آگاه در مسائل مختلف طلب کمک کنید.

 تذکر: معمولا افرادی در معرض شک و تردید قرار می گیرند که دوست دارند در مورد مسائل مختلف خودشان فکر کنند و نظر دهند پس برای این که این افکار به انحراف کشیده نشود، سعی شود قدرت فکری سوی واقعیت های عینی و خارجی برود و در ساختار و کارکرد و پیچیدگی آنها تأمل و تفکر کرد.

 دین اسلام یک سایه نیست که انسان به آن شک کند که آیا درست دیده یا خیر؟ دین اسلام یک ساختار "اعتقادی و عملی" است. اصولی دارد، فروعی دارد، امر دارد، نهی دارد، دعوت دارد، بازدارندگی دارد، حلال و حرام دارد و در مقابل انسان نیز عقل، قلب، علم و شعور و اختیار دارد.

 اسلام و قرآن بشر را به ایمان دعوت می دهد و دلایل عقلی که با فطرت منطبق است را بیان کرده است و سپس راه‌ کارهای درست زندگی کردن و سالم رسیدن به مقصد را نشان می‌دهد.

الله متعال در قرآن می فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ». (روم/30)

 الله  متعال در این آیه می فرماید: خودت را خالصانه متوجّه آئین حقیقی بکن. این سرشتی است که خداوند مردمان را بر آن سرشته است. نباید سرشت خدا را تغییر داد و آن را از خداگرائی به کفرگرائی و از دینداری به بی دینی و از راه مستقیم به راه کج روی کشاند. این همان دین و آئین محکم و استوار است اما بیشتر مردم نمی دانند.

 خداوند صراحتا انسان را متوجه خودش می‌کند تا شک و تردیدش برطرف گردد.

 اما در مقابل "اسلام"؛ "کفر و ضلالت" قرار گرفته است که به هیچ دلیل عقلانی مستدل نمی‌شود و با هیچ گرایش فطری سازگاری و همخوانی ندارد و هیچ برنامه‌ای هم جز نفس ‌پروری و شهوت رانی و... ندارد که در نتیجه‌ روح را نابود و جسم را پرورش می‌دهد.


سخنی با جوانان

 ای جوان عزیزی که در دین و باورهای اسلامی شک و تردید داری!

  آیا تا به حال با خودت فکر کردی که چرا برخی افراد نفس پرور و شهوت پرست از اسلام ناب ناراحت هستند و از وجود اسلام احساس تنگی و اذیتی می کنند و علیه آن تبلیغ می کنند؟

 چه چیزی در اسلام و مسلمانان وجود دارد که آنها این قدر از آن رنج می برند؟

 در جهان که ادیان مختلفی چون: اسلام، مسیحیت، یهودیت، بودیسم، هندوئیسم و... وجود دارد و حتی افرادی هستند که شیطان پرست هستند و هر کدام از آنها به مذاهب مختلفی تقسیم می شوند؛ اما هیچ کس با دین و آیین دیگری کاری ندارد اما نسبت به اسلام و مسلمین حساس و دشمن هستند؟

 چرا این همه وقت، هزینه، فکر، امکانات و تجهیزات را به مقابله با این دین و اندیشه اختصاص داده‌اند؟

 اسلام به چه چیزی دعوت می‌کند که آنها از آن هراس دارند؟

 آیا تا به حال با خودت فکر کردی که این شبکه‌های اجتماعیِ ضد دینی، خیر و سعادت مرا نمی‌خواهند؟ اگر شک داری ببین دشمنان اسلام و قرآن به چه چیزی تو را دعوت می‌کنند؟ به کدام هدف تو را می دهند و از کدام هدف تو را باز می‌دارند؟

 

آیا اسلام تو را به سوی خویشتن داری، خانواده داری، همسایه داری، ناموس داری و... دعوت می دهد یا دشمنان اسلام؟

 

این شبکه های ضد فرهنگ اسلامی مثل: جم تی وی یا فارسی وان و... که نوعی تهاجم فرهنگی محسوب می شوند، سبب غیرت زدایی و بی مسئولیت شدن و ترویج بی حیایی می شود یا سبب مستحکم شدن روابط زن و شوهر و پایه های زندگی؟

 

اگر انسان کمی در مورد این سوالات فکر کند حقیقت را خواهد دانست و تمام شک‌هایش در مورد اسلام، قرآن، پیامبر و اهل بیت پاکش و یاران با وفایش از بین می‌رود و شک و تردید در مورد هر چیزی با فکر، اندیشه، مطالعه و تحقیق برطرف شده و جایش را به یقین می‌دهد.

 

سخن پایانی

 

شک کردن در مسائل کار ناپسندی نیست بلکه آن چه ناپسند و نابود کننده است ماندن و توقف کردن در شک و تردید است. شک مانند پلی است که شخص می تواند با عبور از آن به یقین برسد و ایمان خودش را مستحکم و کامل کند.


اما باید دانست که ارتداد و برگشتن از دین اسلام، به خاطر شک و تردیدهای نفسانی است که بر انسان عارض و مزاحم ایمان او می گردد. پس باید فرصت هایی برای رهایی از این شک و تردیدها مهیا شود تا با تحقیق و مطالعه به یقین و آرامش رسید.

به همین خاطر در دین اسلام اگر کسی دچار شک و تردید شود و خدای نکرده مرتد شد باید از او خواست که توبه کند و باید به او مهلت داده شود که با تحقیق و مطالعه ی بیشتر و با بررسی افکارش شک خود را به یقین تبدیل کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد